به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، امروز در نشست علمی «رویکرد نظری به مسأله دین و تمدن» که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، به عنوان ناقد اظهار کرد: معتقدم موضوع قدیمی اما همچنان زنده است و هنوز موضوع دین در هر وضعیت بحرانی دوباره به صحنه میآید. ویل دورانت میگوید دین همانند یک هیولای چند سر است که هر سر آن را که قطع کنید سر جدیدی برای آن پیدا میشود. به رغم اینکه دنیای امروز و مخصوصا دنیای غرب از عصر سکولار سخن میگوید، اما بشر به این وضعیت راضی نمیشود و پشت دیوار حقیقتی است؛ هرچند در تجربه سکولار آن را از بین بردهاند.
وی افزود: همین حس که حقیقتی پشت دیوار و در ورای آسمانهاست، برای انسان سکولار امروزی در غرب یک فشار قیچیوار ایجاد میکند و انسان در دوگانه بین زمین و آسمان بین طبیعت و ماورای طبیعت در وضعیت تعلیق است. از این نظر بحث بسیار ارزندهای صورت گرفت و آقای دکتر مهدینژاد به خوبی بر نقطه مرکزی تمرکز کردند و تمدنها را در حوزه ساختارها، نهادها و ظواهر اجتماعی در نظر نگرفتند، بلکه از آن عبور و بر مغز اصلی تمدن تأکید کردند. چنین رویکردی میتواند یک گام ما را به رابطه دین و تمدن نزدیکتر کند.
حجتالاسلام والمسلمین بابایی بیان کرد: پیشنهاد میکنم تا این کار در گامهای بعدی تفصیل بیشتری پیدا کند. سکولار شدن تمدن را میتوانیم در مقام نظر، تصور کنیم اما مخصوصا ما که در فضای دینی زندگی میکنیم، در مقام حس و تجربه، تمدن سکولار را به خوبی حس نمیکنیم، همانگونه که اگر کسی در فضای سکولار زندگی میکند به خوبی شیرینیهای فضای دینی را درک نمیکند. لذا هرچقدر بیشتر وارد عمق ماجرا شویم، میتوانیم به خوبی سکولار شدن را در عرصه حیات درک کنیم و آوردههای دین برای تمدن را بسط دهیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: میتوانیم به صورت کلی از حوزه دین عبور کنیم و وارد مسائل ریزتر دینی شویم؛ مثلاً ذیل دین، مقوله ایمان و رابطه آن با تمدن یا احیاناً چالشهای تمدن برای ایمان را بررسی کنیم. میتوانیم همین رویکرد را در تمدن اعمال و بررسی کنیم که در دل آن چه عناصری وجود دارد و آنها را جزئیتر بررسی کنیم. برای مثال یکی از مسائل مهم در دل تمدن، نظم وجودی در زندگی است. لذا میتوانیم بررسی کنیم که آیا میتوانیم بر بنیان دین یا ایمان، نظم تمدنی لازم را ایجاد کنیم یا خیر؟ همچنین، با قرائت حداقلی از دین نمیتوانیم به رابطه دین و تمدن بپردازیم، بلکه باید رویکرد حداکثری داشته باشیم.
در ادامه نیز حسین رمضانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفت: گاهی مدعای نظری و معرفتی دین و گاهی مدعای عملی آن را حداکثری میدانیم. باید این نکته را در رابطه دین و تمدن باید مد نظر قرار دهیم. همچنین، گستره روابط نظری دین و تمدن بسیار وسیع است و در تمام حوزههایی که میتوانیم کار فکری و فلسفی انجام دهیم رابطه دین و تمدن هم قابل بررسی است. لذا رویکردهای نظری متعددی به رابط دین و تمدن وجود دارد که باید به آنها توجه شود.
وی اظهار کرد: وقتی مرحوم علامه طباطبایی دین را تعریف میکند، عمدتاً یک رویکرد سعادتگرایانه دارد که در این مقاله به خوبی بررسی شده است. از سوی دیگر میتوانیم تعریف سازهانگارانه از دین را هم در نظر داشته باشیم، چون به یک حرکت وجودی در زمینه عقاید، اخلاق و کنش دینی توجه میکند. در مقاله تعریفی که از تمدن ارائه شده است تمدنی برآیندی یعنی ناشی از برآیند رشد و پیشرفت جامعه است که باید با مفاهیم همخانواده و همنشین آن تمایز آشکارتری داشته باشد.
۳۱۳/۱۷